-هرگز به آنچه دیگران دارند چشم ندوزید بلکه نگاهتان به خزانه بی پایان الهی باشد.
-باید ظرفیت آنچه را می خواهید در خود ایجاد کنید و به تمام آنچه در اطرافتان می گذرد با علاقه بنگرید.
-زندگی کوتاهتر از آن است که شما بخواهید وقت خود را صرف تشویش و نگرانی کنید.
-هیچ وقت برای شروع دیر نیست و بهتر است که همیشه جرات آغاز کردن را داشته باشیم.
-آنچه را که مغز می تواند تصور کند و باور داشته باشد، انسان می تواند آن را بدست آورد.
-بزرگترین محدودیت انسان ساخته ذهن اوست.
-تصورات ذهن تعیین کنند هدف هاست.
-اندیشه حقیر انسان را حقیر نگه می دارد.
-زندگی شما جلوه گاه افکار شماست.
-اوضاع و احوال شما زمانی تغییر می کند که برای تغییر آن اقدام کنید.
-ارزش شما بیش از آن است که تصور می کنید.
-کاری را که برای دیگران انجام میدهید برای خود بکنید.
-بیاموزیم که کاملا به خود متکی باشیم.
-سرنوشت هر کسی را شخصیت او تعیین می کند.
-اگر راحت بنشینیم هرگز راه به جایی نخواهیم برد.
-یادداشت هر چیزی نخستین قدم برای به واقعیت درآوردن آن است.
-از کوته نظران چنان بگریزید که گویی از طاعون گریخته اید، آنان با دیدگاه محدودشان همواره انگیزه های شما را سرکوب می کنند.
-رها کردن نفس در ابتدا سخت به نظر میرسد ، اما اگر رهایش کنی خواهی دانست که این رها کردن یکی از سرور انگیزترین فعالیتهاست.
-برای رسیدن به هدف باید از مرز توان گذشت باید قوی تر از توان خود بود.
-ناتوانترین مردم کسی است که در دوست یابی ناتوان باشد و ناتوان تر از او شخصی است که یار و دوستی را از از دست بدهد.
-عالیترین مرحله قناعت و بی نیازی گذشتن از آرزو ها و امیال است.
-ما را حقی است، پس اگر آنرا از ما دریغ دارند، سختی بر خود هموار سازیم و مانند اسیران، بر پشت اشتران سوار شویم، و از رنج این شبروی و سفر دراز نهراسیم.
-گویندگان و خوانندگان علم بسیارند و رعایت کنندگان و بکار برندگانش اندک.
-گاه آفریدگار کسالت و بیماری را سبب برطرف شدن گناهان قرار می دهد زیرا در درد ثواب و پاداشی نیست ، بلکه گناهان را مانند برگهای پاییزی که از پیکر درختان فرو می ریزند، از وجود تو دور می سازد.
-نیکی تنها در رفتار و گفتار نیست، زیرا دست و زبان و پا هم باید در عمل به نیکی بکوشند. با این حال پروردگار مهربان، بندگان را بدلیل پاک اندیشی و سرشت نیکشان اگر بخواهد- فردوس آشیان می کند.
-مقام و قدر مرد، به قدرت و همت اوست. صدق گفتار و حسن رفتارش برابر با جوانمردیش بوده، و شجاعت و دلاوریش به انداز تنفر و بیزاریش از کار زشت و ناپسند است.
-کسی که دوستانش را از دست می دهد گویی در دیار غربت زندگی می کند.
-همانگونه که تن ها از کار خسته و فرسوده می شوند، دلها هم در یکنواختی احساس، ملول و گرفته می گردند، پس برای بهبود آنها پندها و حکمت های نوین می جویید.
-توانگری به هنر است نه به مال، و بزرگی به خرد است نه به سال
|